واکسن 18 ماهگی
روز دوشنبه ٢٧ شهریور ماه کیانا خانوم واکسن ١٨ ماهگیش رو زد. عصر بردمش بیرون چون حسابی حوصله اش سر رفته بود. اما شب این قدر بی حال بود که اصلا دوست نداشت از جاش تکون بخوره. مامان هم از اینکه می دید دخترش داره درد می کشه حسابی ناراحت بود و دست آخر نتونست طاقت بیاره و بعد از اینکه کیانا خانوم رو خوابوند خودش هم گریه کرد. تو تمام عشق زندگی منی عزیزم. خدا کنه زودتر تبت قطع بشه و حالت خوب بشه و شیطونیات رو شروع کنی . ...